23 تیر 1391
من تو اتاق عمل بودمو یه عالمه استرس داشتم،دلم میخواست زودتر ببینمت،وقتی صدای گریتو شنیدم میخواستم از خوشحالی جیغ بزنم وقتی آوردنت تا ببینمت یه بوس از اون لپ قشنگت گرفتم که بهم زندگی چندباره بخشید...
نویسنده :
مرجان
0:13